♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

این دختر تلخ می نویسد اینجا چراغ امیدی روشن نیست حواست به شادیت باشد
♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

این دختر تلخ می نویسد اینجا چراغ امیدی روشن نیست حواست به شادیت باشد

for Faeze

هوالغریب... 

 

سلام فائزه جونم... 

ببخشید که به زور کنار خودم نگهتون داشتم... 

دوست ندارم اینجوری باشه ولی نمیتونم این تنهاشدن رو قبول کنم...میترسم,هرچندقبل از اینکه بشناسمتون همیشه همیشه  تنها بودم.... 

 

دوست ندارم از دستتون بدم چون بهترین لحظه های زندگیمو باهاتون داشتم,هرچندباهم نبودیم ولی چیزای زیادی یاد گرفتم... 

 

دلم خوش بود وقتی غصه دارم وقتی داغونم  کسی هست که باشه 

 

واسه همین... 

  

ولی جدیدا بااینکه هستین همیشه تنهام...رفتارتون اذیتم میکنه...هرکس ندونه فک میکنه ازمن بدتون میاد و من به زور... 

 

میدونم شرایط من با شما فرق میکنه...وخیلی تودوستیم غرق شدم ولی... 

 

تو روخدا باخوندن نوشته هام عصبانی نشین باید حرفای دلم رو میزدم... 

 

من هیچوقت نتونستم دوست خوبی باشم میدونم اماشما واسم بهترین بودین...همین

 

خیلی دوستون دارم...

....

خداجونم خیلی دلم گرفته....

روزپدر مبارک...

هوالغریب... 

پدر عزیزم... 

افتخار وجودم این است که دخترت بوده ام ، هستم . افتخار اندیشه ام این است که سایه ی پدرانه ی تو بر سر قد کشیدن ها و بزرگ شدن هایم بوده است . افتخار سرم این است که دست نوازش پدرانه ی تو نوازشگر دلتنگی های دخترانه ام بودند .


آری افتخار می کنم به تو پدرم . افتخار می کنم که پدرم هستی ، تربیت ام کردی درست مثل خودت ! روزت مبارک...

 

باباجونم روزت مبارک...