♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

این دختر تلخ می نویسد اینجا چراغ امیدی روشن نیست حواست به شادیت باشد
♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

♥¸.•*`*•.¸ღZOHREღ¸.•*`*•.♥

این دختر تلخ می نویسد اینجا چراغ امیدی روشن نیست حواست به شادیت باشد

for faezeh

همیشه بهانه ای برای نوشتن و نگاشتن از نگاره های زنگار گرفته  ی زندگی لازم است. 

حال آنکه آن بهانه خود نگاری ابدی بر صفحه ی دل و جان آدمی باشد. 

بهانه من اوست.اویی که شاید هیچوقت این پست را نبیند ونخواند. 

کسی که دیروز رسم رهایی را به من آموخت. 

اویی که نجاتم دادو با کارش نشانم دادهنوز هم هستند کسانی که جز خود نیز دیگران هم دوست دارند. 

فهمیدن آیین انسانیت کار سختی نیست اما به کار بستن و تثبیت و استمرار آن در عمل حاجتمند فکر و تامل بیشتری ست. 

ای آنکه در ابتدا فقط و فقط دبیرم بودی:نمیدانی که با کارت سفیرم شدی و حال مدیرم. 

مدیر دل و جانم شدی و غافلی که کلید قفل دلم در دستان پرمهرت جا مانده است. 

تو درست در آن زمانی آمدی که پررنگ های زندگیم کمرنگ.... 

و کمرنگ های غمرنگش پررنگ شده بود. 

و چه زیبامرا از هرچه رنگ ونیرنگ بود رهانیدی... 

تو برایم آسمانی به ارمغان آوردی

  آسمانی که میتوان در شب تارش هم روشنایی و تلالو ستارگانش را نظاره گر بود... 

و نشانم دادی که در اوج تاریکی نیز امیدهانمرده اند. 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

پ.ن:ای ناز دلنواز من امسال انگار همه سنگ شده اند حتی آنانی که سال پیش ادعای دوستی داشتن........ومن چقدر در میانه ی این میدان تنهایم. 

پ.ن:در حوالی کوچه پس کوچه های مهربانی....گر نشانی از من بود آنرا بخاطر بسپار....شاید این نشان روزی گواه بی نشانیم باشد. 

پ.ن:هوس پرواز دارم...امادیگر بار گناهانم آنقدر سنگین شده که حتی پریدن برایم سخت است. 

پ.ن:پریشانم میخواستم بگویم از آدمیان دلگیرم دیدم حق نیست..... 

 

حرف آخر:روز معلم رو بهتون تبریک میگم...خیلی دوستتون دارم....دستای مهربونتونو میبوسم.... 

ببخشید خیلی فرصت ندارم که بخوام بنویسم مجبور شدم همون نوشته پارسال رو بذارم.....

تقدیم به هستی زندگی ام مادر....

هوالغریب....  

تو سرپناه منی در لحظه های بی کسی ، تو قبله امید منی در لحظه های دلواپسی
به تو پناه می برم ای مادرم ، ای تو تنها بهانه برای زندگی ام .
تویی تنها فرشته که زندگی ام با تو مثل بهشته.
زندگی با تو چقدر شیرین است ، عشق با تو معنای واقعی یک عشق است .
در لحظه های غم و غصه تنها همدرد قلب شکسته ام تویی.
ای مادرم ، هستی ام ، یاورم شاخه گلی پر از محبت و عشق را تقدیم به تو میکنم در این روز زیبا ، روز تو ، بهترین روز زندگی ام.
هر چه در این روز بزرگ تقدیم به تو کنم باز هم ناچیز است .
دستان مهربانت را میبوسم ، تا پاسخ محبتهایت را بدهم .
هر روز من ، تمام لحظه های زندگی ام ، روز تو است ، هدیه من به تو در لحظه های زندگی تا زنده ام پاسخ مهر و محبتت به من است.
تا لحظه ای که زنده ام هر چه که به تو محبت کنم باز هم کم است ، محبتهای تو به اندازه یک دنیا ، حتی بیشتر از آن است.
ای مادرم به تو پناه می برم ، ای یاورم ، به تو ایمان دارم و تو را رفیق شب و روز زندگی ام میدانم.
بخوان برایم قصه مهر و محبتت را مثل بچگی ، تا با صدای مهربانت به خواب روم.
با دستان گرمت گونه مرا نوازش کن تا احساس آرامش کنم.
احساس کنم تا مادر هست هیچ غمی در زندگی نیست ، تا مادر هست هیچ لحظه تلخی در لحظه هایم نیست.
ای مادر تا تو هستی همه چیز زیباست ، معنای محبت برایم بامعناست.
با مهر تو زندگی میکنم  و با محبتهایت نفس میکشم ، پس با مهر و محبتت همیشه شادم.
تو یک عشق ماندگاری ، تو همچو ماه روشن بخش شبهای مایی.ای مادرم در این روز قشنگ ، در روز تو ، مثل همه روزها میگویم که خیلی دوستت دارم ، دستانت را میفشارم ، میبوسم و شاخه گلی با یک دنیا محبت به تو تقدیم میکنم 

خیلی دوست دارم...ایشاالله همیشه همیشه سالم باشی...

*مهدی لقمانی